همین شد که وارد دنیای روانشناسی شدم.
دوره‌های تخصصی هیپنوتراپی رو زیر نظر اساتید بین‌المللی گذروندم.
و بعد، جذب دنیای زیبای انرژی‌درمانی شدم.
در شاخه‌هایی مثل ریکی، کارونا ریکی و پرانیک هیلینگ آموزش دیدم و به‌طور حرفه‌ای فعالیت می‌کنم.

دوره‌های تخصصی کوچینگ و بیزینس کوچینگ رو هم طی کردم.
هر کدوم از این مسیرها، یه قطعه از پازل بودند برای رسیدن به درک عمیق‌تری از «انسان».

حالا با تلفیق این روش‌ها، کنار آدم‌هایی هستم که دنبال تغییر واقعی‌اند:
کسانی که ذهنشون شلوغه، دلشون خسته‌ست یا حس می‌کنن یه‌جایی مسیر زندگی رو گم کردن.

با هم، قدم‌به‌قدم می‌ریم سراغ لایه‌های درونی؛
جایی که باورها، خاطره‌ها، زخم‌ها، نقش‌هایی که از بچگی به دوش کشیدیم،
و تمام چیزهایی که بی‌صدا روی زندگی‌مون تأثیر گذاشتن، جا خوش کردن.

کاری که من انجام می‌دم فقط «آموزش» یا «درمان» نیست.
من یه فضای امن می‌سازم، برای برگشتن به خودِ واقعی.

اگه یه چیزی توی دلت صدا می‌کنه،
اگه حس می‌کنی وقتشه که به خودت برگردی…
بدون من اینجام.
همراهت، هم‌دل با تو
در سفری که شاید آرومه، ولی عمیقه…
سفری که توی اون، نه‌تنها خودت رو پیدا می‌کنی،
بلکه اون نوری که همیشه درونت بوده
دوباره فرصت پیدا می‌کنه که بتابه…

و این جمله رو همیشه از دلم می‌گم:
من اینجام تا همراهت باشم، در سفر بیدار کردن نوری که همیشه درونت بوده…
نوری که فقط کافیه بهش فرصت بدی
تا با تمام وجود بدرخشه.
چون من باور دارم که
تو خودِ نوری.